فهم ریشههای سیاسی و اقتصادی روان، وابسته به واکاوی روانپویاییهای هژمونیک در جامعه و بازتاب آن در فضای ذهنی افراد است. این مطالعه، فضای روانی مسلط بر مشارکتکنندگان ایرانی را در بستر سیاسی-اقتصادی ایران تبیین میکند. یک مطالعه کیفی از طریق مصاحبههای عمیق با ۱۷ مشارکتکننده از هر دو طبقه اجتماعی بالا و پایین انجام شد. بر اساس نتایج، به نظر میرسد که استراتژی های بهکار گرفته شده از طریق مواجهه شهروندان با یکدیگر و با نظم مسلط، به احساس ناامنی و ناپایداری میانجامد. این امر پیوندهای لیبیدینال اجتماعی میان شهروندان را سست کرده و جامعه را از دستیابی به یکپارچگی و انسجام بازمیدارد.